اگر به نقشه جغرافیای کره زمین نگاهی انداخته باشید میبینید که کشور پهناور ایران بر روی کمربند بیابانی این کره آبی قرار گرفته است و در طول تاریخ همواره با بحران کم آبی دست به گریبان بوده است و طبیعتا با سیاستهای کنونی همین روند ادامه خواهد داشت تا اینکه به روزی خواهیم رسید که دیگر کاری بهجز مهاجرت بهدلیل بیآبی از ایران وجود نداشته باشد.
کم آبی کشوری مانند ایران از یک سو و برداشت بیرویه و بیدانش آب از ذخایر زیرزمینی مانند حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق و حتی چاههای ساده که عمق آنها به ۵ متر هم نمیرسد مسیر بیحاصل شدن ایران را سرعت میبخشد و این میرساند که هرچه زودتر باید مدیریت آب در ایران را با فناوری روز دنیا بهسازی کنیم و همچنین به شهروندان و روستاییان بیاموزیم که همین حداقل آب را هدر ندهند.
به تازگی مقالهای درباره آبهای زیرزمینی ایران در PNAS منتشر شده که طبق تحقیقات در این خصوص میگوید در سال ۱۳۴۴ میزان هدر رفت آبهای زیرزمینی ایران ۶۶ میلیون متر مکعب بوده است که این مقدار در سال ۱۳۹۸ به ۱۳۳ هزار میلیون متر مکعب رسیده است. این نشان میدهد که ما بیش از 3 برابر ظرفیت بزرگترین سد چین آب را هدر دادهایم.
در اینجا باید یک خط قرمز بین هدر رفت آب و همچنین خشکی ذاتی کشور ایران ترسیم کنیم این گفتهها میرساند که شهروندان و دولتمردان ایران با بیبرنامهگی و استخراج غیر اصولی آبهای زیرزمینی در حال از بین بردن بخش عظیمی از این کشور و خالی کردن از سَکنه هستند. مهدی زارعی معتقد است هنگامی که کسی به اهمیت هدر رفت آب توجهی ندارد باید منتظر اتفاقات ناگوار زیست محیطی باشیم.
مهدی زارع، زمین شناس و رییس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم در پاسخ به این سوال که تحقیقات PNAS در مورد هدر رفت ایران تا چه اندازهای میتواند صحت داشته باشد به خبرنگار فراز میگوید: «آنچه مشخص است روند عمومی نشان دهنده این است که در 5 دهه گذشته و با تاکید بر شهرنشینی و خالی کردن روستاها و اصرار بر صنعتی کردن و کشاورزی بیبرنامه در کشور فشار زیادی بر آبهای زیرزمینی ایران آورده است. این توضیحات میتوان نشان دهد که از همان 5 دهه گذشته باید هشدارها را جدی میگرفتیم.» او با اشاره به عدم تحقیقات علمی در خصوص شهرسازیهای نوین در ایران ادامه میدهد: «در این ۵۰ سال اخیر که دولتها تصمیم گرفتند تمرکز خود را در شهرها بگذارند با شهرسازی و شهرکسازی در کنار شهرهای بزرگ باعث افزایش استخراج آب شدند و رفته رفته برای تامین آب شهروندان جدید ناچار به حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق شدند که همین موضوع یکی از عوامل مصرف بیش از حد آبهای زیر زمینی در ایران بوده است.»
او در همین مورد و با اشاره به مصرف آبهای زیر زمینی در حوزه کشاورزی و صنعت اضافه میکند: «بهربرداری بیش از حد از آبهای زیرزمینی بهخصوص در حوزه کشاورزی و صنعتی همین حالا هم خسارات جبران ناپذیری به کشور زده است و ایران را با تهدید جدی خشکسالی و تشنگی روبهرو کرده است. مانند خشکی دریاچه ارومیه که اصلیترین علت آن حفر چاههای غیرمجاز و هدایت روان آبهای به سمت مزارع و باغهای مرکبات که میتوانستند از آن جلوگیری کنند تا دریاچه ارومیه به این روز دچار نشود.»
رییس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم با هشدار در مورد برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی ادامه میدهد: «اتفاقی که در ادامه این استخراجها رخ خواهد داد فرونشست زمین و افزایش خطر زلزله است و در سوی دیگر بهدلیل تجدیدناپذیر بودن منابع آبی باید منتظر قطع زنجیره حیات در بخش زیادی از ایران باشیم و تنها برخی استانهای ایران که با میانگین بارشی خوبی روبهرو هستند میتواند شاهد وجود حیات باشد.»
زارع با ابراز ناامیدی از سیاستهای اعمال شده در رابطه با مصرف بیدانش آب میگوید: «در خصوص هدر رفت آب ابتدا باید به شهروندان فرهنگ صحیح استفاده از آب را آموزش بدهیم تا مشکلی اصلی در این زمینه از بین برود در ادامه فرهنگسازی باید تلاش کنیم تا فنآوریهای روز در حوزه آبیاری مزارع و باغها را وارد کنیم و هرچه میتوانیم انجام دهیم و از هدر رفت حتی یک قطره آب هم جلوگیری کنیم. در سالهای اخیر شاهد سر دادن شعار خودکفایی در کشاورزی یکی دیگر از چالشهایی است که باعث افزایش بیش از حد هدر رفت آب شده است.»
او در مورد خطرات بیآبی و تاکید بر خودکفایی تولیدات کشاورزی برای کشور کم آبی مانند ایران ادامه میدهد: «خودکفای محصولاتی مانند گندم و مرکبات در گام اول و هنگامی که این تئوری مطرح میشود همه گمان میکنند که میتواند سود اقتصادی برای کشور داشته باشد ولی نباید با همین یک خط به سوی خودکفایی محصولات کشاورزی گام برداشت. در این زمینه باید مطالعات دقیقی انجام شود تا بدانیم که تمرکز برای خودکفایی محصولی مانند گندم در کدام ناحیه از کشور میتواند سودآور باشد و در ادامه تنها در آن استان یا ناحیه کشت بشود در غیر این صورت اگر مانند مدل کنونی عمل کنیم بیشک نهتنها سودی برای کشور ندارد بلکه این سرزمین را به کام نابودی خواهد کشید.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟